راه حل شادی

مسیر رسیدن به شادی و خوشبختی

راه حل شادی

مسیر رسیدن به شادی و خوشبختی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «#فکر مثبت» ثبت شده است

تیتر این موضوع رو به‌طور عامیانه زیاد می‌شنویم. شاید بگی اینو خودم هم میدونم اما آیا واقعا بهش عمل می‌کنی؟! در زندگی و روابط روزانه استفاده می‌کنی؟!تا حالا بهش فکر کردی؟!

این‌بار میخوام در قالب داستان بیان کنم.

 

  • داستان

پس از 11 سال زوجی صاحب فرزند پسری شدند. آن دو عاشق هم بودند و پسرشان را بسیار دوست داشتند.

فرزندشان حدودا دو ساله بود که مرد بطری باز یک دارو را وسط آشپزخانه مشاهده کرد و چون برای رسیدن به محل کار دیرش شده بود، به همسرش گفت که در بطری را ببندد و آن را در قفسه قرار دهد. مادر پرمشغله موضوع را به کل فراموش کرد.

پسربچه‌ی کوچک بطری را دید و رنگ آن توجهش را جلب کرد، به سمتش رفت و همه‌ی آن را خورد. او دچار مسمومیت شدید شد و به زمین افتاد. مادرش او را سریع به بیمارستان رساند ولی شدت مسمومیت به حدی بود که آن کودک جان سپرد. مادر بهت زده شد وبسیار از اینکه با شوهرش مواجه شود وحشت داشت.

وقتی شوهر پریشان‌حال به بیمارستان آمد و دید که فرزندش از دنیا رفته، رو به همسرش کرد و فقط سه کلمه به زبان آورد.

فکر می‌کنید آن سه کلمه چه بودند؟

... شوهر فقط گفت: "عزیزم دوستت دارم!"

 عکس‌العمل کاملا غیرمنتظره‌ی شوهر، یک رفتار فراکنشی بود. کودک مرده بود و برگشتنش به زندگی محال.

هیچ نکته‌ای برای خطاکار دانستن مادر وجود نداشت. به‌علاوه، اگر او وقت می‌گذاشت و خودش بطری را سرجایش قرار می‌داد، شاید آن اتفاق نمی‌افتاد. هیچ دلیل برای مقصر دانستن وجود نداشت. مادر نیز تنها فرزندش را از دست داده بود و تنها چیزی که در آن لحظه نیاز داشت، دلداری و همدردی از طرف شوهرش بود. و آن همان چیزی بود که شوهرش به وی داد.

نکتــــــــــــــــــــــــــــه:

با گذشت، عشق و علاقه کسانی را که دوست دارید صد چندان کنید!

غم‌ها، دردها و رنج‌هایتان را با نبخشیدن دوچندان نکنید!

اگر هرکسی می‌توانست با این نوع طرز فکر به زندگی بنگرد، مشکلات کمتری در دنیا وجود داشت.

 

خلاصه: گذشت، سرلوحه زندگی و روابط‌شان می‌باشد!

آیا ما انتظار نداریم که اشتباهات ما را نادیده بگیرند؟! و ما را ببخشند؟! و به ما مهلت جبران بدهند؟! پس دیگران هم همین آرزو را می‌کنند...

 

گذشت داشته باشید!

 

برگرفته از کتاب: "جذابیت، زیبایی نیست!"

نویسنده: دکتر معماری (ارشد روانشناسی/ دکترای مدیریت)

۰ نظر ۲۴ دی ۹۸ ، ۱۵:۳۷
دکتر معماری

در کتاب چگونه تاب و تحملم را زیاد کنم؟ به نوشته دکتر معماری ویژگی افراد تاب آور آورده شده است. که در اینجا به برخی از موارد اشاره می‌شود.

لازم است بدانید تاب‌آوری سبب کاهش استرس نمی‌شود اما به افراد توان می‌دهد که به صورت سالم، با مشکلات مقابله و مواجهه نموده، بر سختی‌ها قائل آیند و همگام با جریان زندگی به حرکت ادامه دهند.

ویژگی افراد تاب‌آور

  • آگاهانه و هوشیارانه عمل می‌کنند.

به این معنا که به‌درستی، با موقعیت مواجه شده و آن را می‌پذیرند. برخلاف افرادی که تاب‌آور نبوده، واقعیت را انکار نموده و رد می‌نمایند.

  • احساسات و هیجانات خود را به خوبی می‌شناسند.

یک فرد تاب‌آور خود را می‌شناسد و واقف است به اینکه دو نوع هیجان وجود دارد:

الف)هیجانات مثبت:

گازهای زندگی سبب سرعت بخشیدن به جریان زندگی می‌شود. مانند: عشق، امید، شادی، انرژی

ب)هیجانات منفی:

ترمزهای زندگی که موجب توقف و اخلال در روند زندگی افراد می‌شوند. مثل: نفرت، خشم، غم، ترس، استرس، احساس گناه.

همان طور که مشخص است، ترمزها( هیجانات منفی) غالب بوده و برای کاهش اثرات آنها، باید جنبه‌ها و احساسات مثبت را بیشتر تقویت نمود.

  • هیجانات را بایستی به نحوه صحیح بروز داد. چرا که عدم بروز آنها موجب بیماری‌های جسمی و روانی خطرناکی می‌شوند.
  • از علت احساسات خود آگاه است.

علاوه بر شناخت هیجانات، علت بروز آنها را نیز به خوبی می‌شناسد.

  • هیجاناتش را به شیوه‌ای درست و مناسب، مدیریت می‌کند.
  • بر روی خود، محیط و اطرافیان، اثر گذاری مثبتی دارد.

نکته: به موقع از هیجانات استفاده کن( هر دو لازم‌اند).

  • فرد تاب‌آور می‌داند که زندگی پر از چالش است، اما می‌توان منعطف بود و اشتیاق خود را برای سازگار شدن با تغییرات، حفظ نمود.

 

*نه خیلی نرم و نه خیلی سخت، بلکه انعطاف پذیر باش.*

ادامه دارد... همراه ما باشید.

 

برگرفته از کتاب: چگونه تاب و تحملم را در زندگی زیاد کنم/ نویسنده دکتر معماری

روانشناس فردی و شغلی

دکترای مدیریت

 

۰ نظر ۰۳ شهریور ۹۸ ، ۱۹:۵۷
دکتر معماری

در کتاب جذابیت زیبایی نیست!، به نوشته دکترمعماری آورده شده که: انسان‌های جذاب، مثبت اندیشی راس زندگی‌شان است.

از نگرانی‌های خود بکاهید و بر میزان عملتان بیفزایید!

گاهی پیش آمده بی‌دلیل دچار نگرانی می‌شویم و در انتها هیچ اتفاقی رخ نمی‌دهد.

طبق تحقیقات روانشناسان می‌گویند که 40درصد نگرانی‌های ما هرگز اتفاق نمی‌افتند و 30درصد آنها قبلا اتفاق افتاده‌اند.

تو همانی که می‌اندیشی!

کوه بلندی که لانهی عقابی با چهار تخم،بر بلندای آن قرار داشت. یک روز زلزله‌ای کوه را به لرزه درآورد و باعث شد که یکی از تخم‌ها از دامنه‌ی کوه به پایین بلغزد. بر حسب اتفاق آن تخم به مزرعه‌ای رسید که پر از مرغ و خروس بود. مرغ و خروس‌ها می‌دانستند که باید از این تخم مراقبت کنند و بالاخره هم مرغ پیری داوطلب شد تا روی آن بنشیند و آن را گرم نگهدارد تا جوجه به دنیا بیاید. یک روز تخم شکست و جوجه عقاب از آن بیرون آمد. جوجه عقاب مانند سایر جوجه ها پرورش یافت.

طولی نکشید که جوجه عقاب باور کرد که چیزی جز یک جوجه خروس نیست. او زندگی و خانواده‌اش را دوست داشت اما چیزی از درون او فریاد می‌زد که تو بیش از این هستی. تا اینکه یک روز که داشت در مزرعه بازی می کرد، متوجه چند عقاب شد که در آسمان اوج می گرفتند و پرواز می کردند. عقاب آهی کشید و گفت: ای کاش من هم می‌توانستم مانند آن‌ها پرواز کنم.

مرغ و خروس‌ها شروع کردند به خندیدن و گفتند: تو خروسی و یک خروس هرگز نمی‌تواند بپرد. اما عقاب همچنان به خانواده واقعی‌اش که در آسمان پرواز می‌کردند خیره شده بود و در آرزوی پرواز به سر می‌برد، اما هر موقع که عقاب از رویاهایش سخن می‌گفت، به او می‌گفتند که رویای تو به حقیقت نمی‌پیوندد و عقاب هم کم‌کم باور کرد.

بعد از مدتی او دیگر به پرواز فکر نکرد و مانند یک خروس به زندگی ادامه داد و بعد از سال ها زندگی خروسی از دنیا رفت.

تو همانی که می‌اندیشی!

هرگاه به این اندیشیدی که تو یک عقابی، به دنبال رویاهایت برو و به یاوه‌های مرغ و خروس‌های اطرافت فکر نکن!

 

برگرفته از کتاب: جذابیت زیبایی نیست!

نویسنده: دکتر معماری

۰ نظر ۲۳ مرداد ۹۸ ، ۱۵:۰۰
دکتر معماری